روز جهانی حمایت از کودکان در معرض خشونت

مجمع عمومی سازمان ملل در نشستی اضطراری درسال ۱۹۸۲، با تصویب قطعنامه‌ای، روز ۴ ژوئن را به نام «حمایت از کودکان در معرض خشونت» نام‌گذاری کرد. این موضوع بیشتر به جهت حمایت و حفاظت از کودکان قربانی فلسطین و لبنان که زیر بمباران و حملات وحشیانه اسرائیل قرار داشتند بود.

آنچه در مضمون این بیانیه به‌عنوان هدف مطرح شده، تأکید بر ضرورت حمایت از حقوق کودکان در سراسر جهان است؛ چرا که این گروهِ حساس و آسیب‌پذیر، به دلیل موقعیت ویژه‌شان، باید در برابر هرگونه اقدام خشونت‌آمیز — از جمله جنگ و درگیری‌های مسلحانه، تجاوز، سوء‌استفاده‌های جنسی و ترور — مورد حمایت جدی قرار گیرند.

با این وجود و با گذشت ۴۳ سال از تصویب این بیانیه، بار دیگر جهانیان شاهد تکرار همان خشونت‌هاعلیه کودکان در غزه (فلسطین) و لبنان هستند. جنگ، ویرانی، قحطی، آوارگی و مرگ اتفاقی است که هر روزه توسط دولت جنایتکار اسرائیل در انظار جهانی صورت می‌گیرد. آثار و عواقب مخرب این نسل کشی، سال‌های زیادی در اذهان کودکان باقی مانده و آنان را از چرخه‌ی طبیعی زندگی خارج می کند.

خشونت اما صورت‌ها و علت‌های مختلفی دارد. اعمال هر نوع روابط و رفتار فیزیکی، عاطفی و کلامی که به منزله‌ی تعرض جسمی، جنسی، روحی و روانی نسبت به کودک باشد، و از طرف دیگر، هرگونه ترک رفتاری که موجب آزار روحی، جسمی و شخصیتی کودک شود؛ نظیر محدودیت، محرومیت (مادی و معنوی) و غفلت از وظایف و تکالیف ضروری برای تأمین منافع عالیه کودکان (بقاء، رشد، حمایت و مشارکت) گردد؛ خشونت خوانده می شود.

یشتر خشونت‌ها علیه کودکان از سوی والدین، خواهر و برادر، دیگر اقوام، هم‌بازی‌ها و افراد محلی، مسئولان مدارس و نظام آموزشی، کارفرمایان، و مهم‌تر از همه، از جانب دولت‌ها و نهادهای حقوقی و اجرایی اعمال می‌شود.
موارد شناخته‌شده‌تری از خشونت، عمدتاً خشونت خانگی علیه کودکان است؛ اما اشکالی از خشونت که ریشه در مسائل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و حقوقی دارد، اغلب از نظرها پنهان است.
فقر، گرسنگی، محرومیت از تحصیل، بهداشت و درمان، اجبار به کار، و خشونت‌های جسمی و جنسی در خانه، محله، مدرسه و محیط کار — و بسیاری موارد دیگر — همگی ریشه در مناسبات سیاسی-اقتصادی حاکم دارند. در اغلب موارد، حاکمیت‌ها از پذیرش مسئولیت در قبال این خشونت‌ها شانه خالی می‌کنند؛ در حالی‌که همه‌ی این موارد، محصول نابرابری و تبعیضی است که از مناسبات تولیدی بر خانواده‌ها و کودکان اعمال می‌شود.

در ایران، عمق این خشونت‌ها و فجایع، بسیار تأسف‌بار است. تبعیض‌های ناشی از نابرابری اقتصادی، حقوق‌های چندین برابر زیر خط فقر، بیکاری و ناامنی شغلی و اقتصادی، در کنار اختلاس‌ها، غارت و دزدی‌های کلان از ثروت عمومی، جامعه و خانواده‌ها را دچار فلاکت و محرومیتی غیرقابل باور کرده است.
تمام این عوامل، بستر‌ساز بروز مواردی چون خشونت‌های خانگی، ترک حمایت، به‌کارگیری کودکان، کودک‌همسری، تجاوز و بهره‌کشی جنسی از کودکان (تن‌فروشی و بردگی جنسی)، پورنوگرافی، استفاده از کودکان در شبکه‌های قاچاق، کولبری، سوخت‌بری، به‌کارگیری در مخاصمات و عملیات جنگی و مسلحانه به‌عنوان سرباز یا شبه‌نظامی (بسیجی)، استفاده از کودکان در مناسبات مذهبی و فرهنگی مغایر با حقوق و منافع دوران کودکی، سوء‌استفاده از آنان در رسانه‌های اجتماعی و بسیاری موارد دیگر شده است. ریشه این خشونت‌ها و فجایع و جنایت‌ها علیه کودکان در ساختار حاکم و عوامل آن حاکمان و مسئولان دزد و غارتگری هستند که جز به سود و ثروت، به چیز دیگری نمی اندیشند.

در میان همه‌ی فجایعی که علیه کودکان صورت می‌گیرد، حمله به پناهجویان و مهاجران افغانستانی — که رژیم جمهوری اسلامی به‌صورت رسمی و با بهره‌گیری از تمام امکانات خود در حال دستگیری و اخراج آنان است — باید مورد توجه و اعتراض جدی ما قرار بگیرد.
طرح اخراج گسترده‌ی دو میلیون پناهجو به جهنم طالبان، به‌منزله‌ی نسل‌کشی است و مشابه جنایاتی‌ست که در فلسطین و دیگر نقاط جهان رخ می‌دهد. در برابر این جنایت نباید سکوت کرد و این اقدام ضدبشری، که علیه بی‌دفاع‌ترین و محروم‌ترین قشر کارگران و زحمتکشان صورت می‌گیرد، باید محکوم شود. وظیفه‌ی ماست که از حقوق انسانی پناهجویان و مهاجران افغانستانی، به‌ویژه زنان و کودکانشان، دفاع کنیم.

جا دارد به مناسبت «روز جهانی حمایت از کودکان قربانی خشونت»، اعتراض‌ها و مبارزات خود را علیه دولت و قدرت حاکمه‌ای سازمان‌دهی کنیم که دشمن انسانیت است؛ حکومتی که با سرکوب، زور، دزدی دسترنج مردم و غارت ثروت عمومی، فقر، فلاکت و نیستی را بر اکثریت جامعه تحمیل کرده و عامل اصلی همه‌ی خشونت‌ها و تعرضات علیه کودکان است.

مدافعان حق کودکی در ایران

۴ ژوئن ۲۰۲۵

Previous
Previous

روز جهانی خانواده