روز جهانی مبارزه با کار کودکان
روز جدال بردگان کوچک در مقابل بردهداری جدید
۱۲ ژوئن، ۲۱ خرداد، «روز جهانی بازی» است. در ماده ۳۱ پیماننامه حقوق کودک، بازی به عنوان یکی ازحقوق بنیادین هر کودک به رسمیت شناخته شده است. تنها یک روز بعد، یعنی ۱۲ ژوئن، ۲۲ خرداد، «روز جهانی مبارزه با کار کودک» است.
و چه تناقض دردناکی اینجاست!
در جهانی که باید برای بازی، یادگیری و زندگی کودکانه فضا فراهم باشد، میلیونها کودک، با دستان کوچکشان، بهعنوان نیروی کار ارزان و بیدفاع در خیابانها، کارخانهها، مغازهها، زمینهای کشاورزی، پشت دار قالی ها و... کودکیشان در سکوت و بیرحمی تباه میشود.
درجهانی که روزانه میلیاردها دلار ثروت تولید میشود، میلیونها کودک برای زنده ماندن کار میکنند، از تحصیل بازمیمانند، قربانی خشونت و تبعیض میشوند و صدایشان در هیاهوی قوانین و مقاولهنامههای بیاثر، گم میشود.
۱۲ ژوئن، زمان مناسبی برای یادآوری میلیونها کودک جانباخته در میدان کار و مبارزه است، همچون اقبال مسیح که در راه مبارزه برای محو بردگی کودکان و هرگونه کار و بهرهکشی، به دست جنایتکاران سرمایه در ۱۲سالگی به قتل رسید.
۱۲ ژوئن، روزیست برای به خاطر آوردن رنج میلیونها کودکی که هماکنون در مسلخ کار، جان و کودکیِ شیرینشان در کورهی حرص و طمع سرمایه در حال سوختن است و همچنین، روز یادآوری تلاشگران و مبارزانی که هیچ شکلی از کار کودک را قابلقبول ندانسته و برای محو همهی اشکال ستم و بهرهکشی از کودکان مبارزه میکنند.
۱۲ژوئن، نه فقط یادآور مبارزات تاریخی علیه کار کودک، بلکه روزیست برای یادآوری تناقضات حاکم بر نظام جهانی؛ نظامی که از طرفی حق کودک را به رسمیت میشناسد و از طرف دیگر، با سیاستهای اقتصادی و مناسبات استثماری، چشمانش را بر بی حقوقی کودکان می بندد، چرا که خود عامل اصلی کار کودک است.
قوانین بینالمللی و مقاولهنامهها سالهاست به تصویب رسیدهاند، اما همچنان میلیونها کودک قربانی فقر، نابرابری، سیاستهای اقتصادی ضد مردمی، و تبعیض ساختاریاند. در ایران نیز، نظامی که خود عامل اصلی فقر، تخریب آموزش، پولیسازی بهداشت، و تبعیض علیه کودکان مهاجر و حاشیهنشین است، مدام از «قانون» سخن میگوید. سازمان جهانی کار با تصویب مقاولهنامه ۱۸۲ که در آن صرفاً اشکال «سخت و زیانآور» کار کودکان را منع میکند، تعرضی آشکار به دستآورد جنبش لغو کار کودکان میکند. یعنی «ممنوعیت کار کودکان» که در پیمان نامه جهانی حقوق کودک تصریح شده است را کوچک شمرده و خواست واقعی کودکان را نادیده می گیرد. همان خواستی که در مارش جهانی ۱۹۹۸ با صدای بلند اعلام شد:
«پایان دادن به همهی اشکال کار و استثمار کودکان»
ما در کنار همهی کودکان ایستادهایم بیتوجه به رنگ، ملیت، مذهب یا زبان آنان. کودکانی که از تحصیل، سلامت، امنیت و شادی محروماند، تنها به جرم زادهشدن در فقر یا مهاجرت، هدف سرکوب، خشونت و حذفاند.
کودکی حق است، نه امتیاز.
ما مدافعان حق کودکی، خواهان لغو فوری و کامل همهی اشکال کار کودک هستیم. ما خواهان آموزش رایگان، با کیفیت، کودکمحور و در دسترس همهی کودکان هستیم. ما خواهان جرمانگاری هر شکل بهرهکشی از کودکان و حمایت کامل از خانوادههای کارگری و مزدبگیر، و پایان دادن به تبعیض علیه کودکان مهاجر هستیم.
بی توجهی و نادیده انگاشتن کودکان افغانستانی تعرض آشکار به حقوق پایهای آنان؛ از جمله حق آموزش و تحصیل، بهداشت و درمان، هویت و دیگر حقوق انسانی شان است. ما اخراج کودکان افغانستانی به جهنم طالبانی را جنایتی آشکار علیه حق کودکی و انسانیت میدانیم و آن را با تمام قوا محکوم میکنیم.
ما خواهان جهانی هستیم که در آن حق کودکی مقدم بر منافع و مصلحت دولتها و سرمایه باشد. مقاولهنامهها باید به ابزار تعهد تبدیل شوند، نه پوششنامهای برای استمرار نظم ظالمانهی موجود.
این وظیفهی اجتماعی ما و همهی آحاد و نهادها است که برای پایان دادن به کار کودکان، با ریشهها وعلل فقر، کار و محرومیتشون مبارزه کنیم. با همهی اشکال تبعیض مقابله کنیم.
در پایان، مدافعان حق کودکی، براین باورند که تنها راه رهایی کودکان، ریشهکن کردن فقر، استثمار و تبعیض است. برای تحقق این خواست، اصلیترین نیاز و ضروریترین وظیفه فعالان جنبش ما، سراسری و گستردهتر کردن مبارزه در مسیر دستیابی به اهدافمان؛ با همکاری و اتحاد با دیگر جنبشهای مطالباتی برابری طلب ممکن میشود.
۱۲ ژوئن روزهمکاری و اتحاد بیشتر و متمرکزتر بر سر این خواست کودکان است.
ما به جای آیندهای نامعلوم، «اکنون» را فریاد میزنیم:
لغو کار کودک، همین امروز
مدافعان حق کودکی در ایران
۱۲ ژوئن ۲۰۲۵